خپلک

سایت ورزشی تفریحی وخیلی باحال...

خپلک

سایت ورزشی تفریحی وخیلی باحال...

بیوگرافی، دیسکوگرافی و شرح حال هنرمند - داریوش

داریوش در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۹ خورشیدی درتهران بدنیا آمد، او سالهای اولیه عمر خود را در میانه، کرج و کردستان سپری کرد.

استعداد خدادادی او در ۹ سالگی و در زمانی که برای اولین بار برروی صحنه سن مدرسه قرار گرفت آشکار شد و در ۲۰ سالگی توسط حسن خیاط باشی از تلویزیون ایران به مردم معرفی شد و با ترانه افسانه و جاوید"بمن نگو دوست دارم" در قلب مردم جای گرفت.

داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود، ترانه های او حاصل اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون شاملو، نادرپور، جنتی عطایی، قنبری و بیات است.
این موضوع سبب گشت تا ترانه های او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند.

پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود ازاینرو وی از سرزمین مادری خود کوچ کرد.

کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در ۲۵ آلبوم است.

داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )، Koncertos (استکهلم )، Greek Theater )لس انجلس) و Universal Amphitheater (لس آنجلس) به اجراء درآورده است.

داریوش در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است، همچنین در دو فیلم سینمایی "یاران" و "فریاد زیرآب" نیز ایفای نقش نموده.
او در فستیوال موسیقی، فیلم و رسانه های تصویری که چندی پیش در بحرین برگذار شد بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت.

بیوگرافی مهناز افشار

 ÓíäãÇí ÇíÑÇä | ÂÊÔ ÈÓ
(ÚßÓ: Úáí äíß ÑÝÊÇÑ )
 
 
   ÓíäãÇí ÇíÑÇä | ÂÊÔ ÈÓ
(ÚßÓ: Úáí äíß ÑÝÊÇÑ )
 
   ÓíäãÇí ÇíÑÇä | ÂÊÔ ÈÓ
( ÚßÓ: Úáí äíß ÑÝÊÇÑ )
 
ÓíäãÇí ÇíÑÇä | ÂÊÔ ÈÓ
(ÚßÓ: Úáí äíß ÑÝÊÇÑ )
 
 
 
 
 
 
مهناز افشار : دل همدیگر را نشکنید



مهناز افشار خیلی زود در بین زنان بازیگر به شهرت رسید . اگر تا چند سال پیش کسی او را نمی شناخت " اما حالا همه او را می شناسند . در 21 خرداد ماه سال 1356 در تهران به دنیا امد " در محله های تهرانپارس " جامی و زعفرانیه بزرگ شد . دیپلم تجربی دارد و پس از ان چهار سال تدوین ویدئو خواند .



همچنین در موسسه غیر انتفاعی حنانه زیر نظر مجید فخرایی چهار سال تدوین را اموزش دید . می گوید : درسم در دبستان و راهنمایی خوب بود " اما سال اول دبیرستان کمی افت " سال دوم متوسط و از سال سوم با حضور دوستان درسخوانم به خودم امدم . او دوران کودکی اش شیطان بود (( من خیلی شیطنت می کردم " به دلیل شکمو بودن دوست داشتم بوفه دار مدرسه باشم . یکبار هم دو روز از مدرسه اخراج شدم چون از طبقه سوم با خاک انداز اشغالها را روی سر معلم ریختم . برای بازگشتن به مدرسه " پدرم مجبور شد تعهد بدهد . )) افشار به ورزش هم علاقه مند است . (( ورزش های انفرادی را دوست دارم . هم اسکی می کنم هم شنا . در بین ورزش های گروهی و تیمی هم والیبال را بیشتر از بقیه رشته ها دوست دارم . )) و در ادامه می گوید : (( از بازی های کامپیوتری خیلی خوشم می اید " به خصوص بازی دزد و پلیس را .



وی می گوید : (( من عاشق تزیینات منزل هستم و دوست دارم هر چند یکبار فضای جدیدی برای خودم درست کنم )) افشار مانند هر کدبانوی ایرانی دستپخت خوبی دارد می گوید : لوبیا پلو و ماکارونی را خیلی خوب می پزد .



افشار بدترین خاطره زندگی اش را مرگ پدرش می داند که سه سال پیش به رحمت خدا رفتند .



افشار گاهی اوقات فوتبال تماشا می کند " به خصوص لیگ انگلیس و ایتالیا را و در بین تیم های ملی برزیل را خیلی دوست دارد . می گوید : بدم نمی اید بعضی از دیدارهای خارجی را ببینم . انتخاب ان بستگی به حساسیت بازی و هیجان عمومی امثریت مردم دارد . از دیدن بازی های تیم ملی فوتبال کشورم هم خوشحال می شوم و بازی های ان را پیگیری می کنم " پس از پیروزی ایران مقابل استرالیا در اذرماه سال 1376 گریه ام گرفت .



می گوید : یکی از برادرانش پرسپولیسی و دیگری استقلالی است . شاید برایتان جالب باشد که قبل از اغاز دیدارهای جام جهانی 2006 مهناز افشار در گفتگو با خبر ورزشی گفته بود که یا ایتالیا قهرمان می شود و یا فرانسه ..... فکر می کنید مهناز افشار چه جور ادمی است بخوانید : (( ادمی با میلیون صفت خوب و بد " ولی اگر حمل بر خودخواهی نباشد خونگرم " بسیار رفیق با دوستانش " تا جایی که در توانش باشد محبت می کند " توقع محبت ندارد " تا زمانی که کسی اذیتش نکند و به اصطلاح پا روی دمش نگذارد " مشکلی با هیچ کس نخواهد داشت " به قول دوستانش پر انرژی است " خوش قول هر چند زمام بی حوصلگی کمی بد قول می شود و دوستدار خانواده اش که باید به خاطر همه محبت ها و کمک هایی که به مهناز افشار کرده اند از انها تشکر کنم .)) افشار می گوید : دوست دارم هیچ ادمی دل هیچ کس را نشکند حال چه روابط پدر و مادر با فرزندان باشد " چه روابط عاشقانه و چه روابط بین دوستان .

بیوگرافی باران کوثری

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

باران کوثری: پدر و مادرم پارتی‌ام هستند

«باران کوثری» بازیگری است توانا و هنرمند که در عین جوانی، سال‌ها تجربه دارد، تجارب گرانبهایی که از مادرش رخشان بنی‌اعتماد و کارگردان نامی زن سینمای ایران کسب کرده است، او فرزند دوم بنی‌اعتماد و جهانگیر کوثری تهیه‌کننده سینماست، آخرین گفته‌های باران کوثری را بخوانید، او از مادر، پدرش و زندگی شخصی‌اش برای ما گفت.
* * *
• در 25 مهرماه سال 64 در تهران به دنیا آمدم، دیپلم‌ام رو در رشته هنر گرفتم و فعلا کنکور هم ندادم؛ پدرم تهیه‌کننده سینماست و مادرم رخشان‌ بنی‌اعتماد کارگردان سینما…
• اولین فیلمی که بازی کردم پنج سالم بود.
• من بیشتر از هر مخاطبی نسبت به نقشم مسئولم شهرتی که از طریق بازی به دست می‌یاری موقعیت سینما به دست می‌یاری و اثری که با بازی و ساختن یک فیلم می‌تونی رو مخاطب تاثیر بذاری پس باید از این شرایط خوب استفاده کنی.
• به نظرم بازیگر خوب بازیگری است که هر وقت می‌ره جلوی دوربین فکر کنه اولین سکانسشه و دست و پاش بلرزه، کسانی که اعتماد به نفس بالایی در کار بازیگری دارند موفق نمی‌شوند.
• من از اون دسته بازیگرانی هستم که نقش روبه‌روم برام مهمه، بازیگران سخاوتمند زیادی داریم، مثل گلاب آدینه و آقای محجوب که واقعا تجربه‌هاشون رو در اختیار بی‌تجربه‌هایی مثل من می‌گذارند و خیلی حرف برای گفتن دارند.
• اگر بازیگر باشی، می‌مونی، خیلی‌ها با پارتی اومدند و رفتند ولی پرویز پرستویی می‌مونه، نه تنها در سینمای ایران بلکه هالیوود و بالیوود هم همین‌طور البته هستند کسانی که به خاطر چهره‌شون روی کار بیایند مثل بهرام رادان که واقعا بازیگر جدی و عالی شد. باید واقعی بازی کنی، مردم ازت بازی می‌خواهند، حتی اگر چهره نباشی و پارتی نداشته باشی.
• به جرات می‌گم دینا اولین زن چادری در تلویزیونه که برای بیننده قابل باور است، دینا مثل نسل خودش حرف می‌زنه، دینا آدم تنهایی است و هیچ‌کس رو به جز پدربزرگ‌اش نداره، پس لوس کردنش، خندیدنش حاضر جواب بودنش و کل کل کردنش هم برای بابا بزرگشه، حتی وقتی جلوی عمو جلیلش حاضر جوابی می‌کنه به خاطر پدر بزرگشه، اما درست مثل نسل خودش برخورد می‌کنه نه زیاد مثبت و نه زیاد منفی دینا، دیناست.
• یه شب که همه خیلی خسته بودند من و آقای محجوب یک سکانس حسی داشتیم و اون سکانس رو هشت بار گرفتیم چون تا نگاهمون به هم می‌افتاد می‌خندیدیم، آقای محجوب هم می‌گفت تقصیر توست چون من تا حالا سر پلان خنده‌ام نگرفته بود به هر حال آخرش اون سکانس رو فیلمبرداری کردیم ولی از صمیمت آقای محجوب در ذهن من فیلمبرداری شد که تا آخر عمر فیلمش رو مرور می‌کنم.
• بدترین خصوصیت باران کوثری لجبازی است.
• پدر، مادرم، دوست‌هایی هستند که می‌شد روشون حساب کرد.
• خصوصیت یک دوست خوب از نظر باران کوثری معرفت است.
.
• تنیس کار می‌کردم اما حدودا دو ساله ورزش نمی‌کنم.
• همه آدم‌ها رو باید خوب بدونی، مگه این‌که خلافش ثابت شه و اگر ثابت شد هم جرات گذشت رو به خودت بدی.
• بدون سانسور و بدون رو دربایستی می‌گم، مامان و بابا پارتی من بودند اما باران کوثری اگه لیاقت داشته باشه می‌مونه اگه پتانسیل داشته باشه بیننده رو جذب می‌کنه.
• تو هنرستان ما یک کتابی داشتیم به نام مبانی هنرهای تجسمی که من عاشق اون کلاس بودم.
• وقتی غمگین هستم گریه می‌کنم، از گریه نمی‌ترسم اما جلوی هر کسی گریه نمی‌کنم.
• یک کاری دارم به نام «روز سوم» با خود آقای حسین لطیفی کار می‌کنم که اوایل آبان در آبادان کلید می‌خورد و من نقش یک دختر آبادانی رو دارم.
• حسین لطیفی آدم خیلی عجیبیه و دیگر این‌که کار صاحبدلان خیلی برام ارزشمند است، جا دارد از همه عوامل تشکر ‌کنم، از گریم و لباس گرفته تا صدابردار و فیلمبردار و در نهایت آقای محجوب که کلی بهم انرژی دادند.